شوت توپ

شوت توپ

شوتبال
شوت توپ

شوت توپ

شوتبال

نکونام و استقلال به آخر خط رسیدند


نکونام و استقلال به آخر خط رسیدند؛ پایان عجیب برای قزل آلای آبی


شفقنا ورزشی- «امروز خیلی راحت به من گفتند می‌توانی جدا شوی و وقتی من دیدم اینگونه راحت خواهان رفتن من هستند خود من هم تصمیم گرفتم از استقلال بروم. اصلا انتظار نداشتم اینقدر راحت به من بگویند برو ولی فتح الله‌زاده الان حرف‌هایی می‌زند که شاید اگر در جلسه شب گذشته مطرح می‌شد قضیه فرق می‌کرد.»

به گزارش خبرنگار شفقنا ورزشی، این سخنانی است که جواد نکونام با ناراحتی زیادی در برنامه ۹۰ زد تا استقلالی‌ها و حتی پرسپولیسی‌هایی که در پای تلویزیون‌های خود نشسته بودند، هاج و واج بمانند و با خود بگویند که «استقلال چرا به راحتی کاپیتان تیم ملی را از دست دادند» حالا این سئوال، یکی از مبهم‌ترین سئوال‌هایی است که اذهان اهالی فوتبال را به خود مشغول کرده است و آن‌ها به خود می‌گویند که «این اتفاق هم از آن اتفاقهایی است که فقط در فوتبال ایران رخ می‌دهد»

این جدایی در شرایطی صورت گرفت که نکونام کاپیتان تیم ملی فوتبال است، تیمی که قرار است ۵ ماه دیگر عازم جام جهانی باشد و چه کسی است نداند که «استقلالی بودن کاپیتان تیم ملی در جام جهانی» افتخاری بسیار بزرگ برای استقلال بود که آن‌ها به راحتی این «امتیاز» ارزشمند را از دست دادند. این در حالی است که ۵ پرسپولیسی تا به حال در جام جهانی بازوبند کاپیتانی را به عهده داشتند. علی پروین ۳ بازی در برابر هلند، اسکاتلند و پرو در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، نادر محمد خانی مقابل یوگوسلاوی و احمد رضا عابدزاده برابر آمریکا و آلمان در جام حهانی ۱۹۹۸ فرانسه، علی دایی ۲بار برابر مکزیک و آنگولا و یحیی گلمحمدی یک بار در بازی با پرتغال به عنوان کاپیتان زود‌تر از دیگران وارد زمین شده بودند. با این تفاصیل استقلالی‌ها باید منتظر بمانند تا شاید، تاکید می‌شود شاید در آینده یکی استقلالی در جام جهانی کاپیتان تیم ملی فوتبال باشد.

درباره جدایی نکونام از استقلال شنیده می‌شود که یکی از معاونین باشگاه بنا به دلیلی که برای کمتر کسی روشن است، به شدت مخالف حضور او بود و دقیقا به همین دلیل بود که شرایط را به نوعی مدیریت کرد تا نکونام، با وجود نیاز استقلال به مهره‌های کارآمد برای حضور در سه میدان لیگ، جام حذفی و البته لیگ قهرمانان آسیا به راحتی از این تیم جدا شود.

شنیده‌های خبرنگار شففنا ورزشی حاکی از آن است که کاپیتان تیم ملی که در یک سال و چند ماه حضورش در استقلال حاشیه‌های زیادی را تجربه کرد، اینطور گفته است که «از‌‌‌‌ همان اول هم عده‌ای نمی‌توانستند پیراهن آبی را در تن من ببینند و به همین دلیل حاشیه‌های زیادی برای من به وجود آوردند و از هیج تلاشی برای تخریب و به هم زدن تمرکزم کوتاهی نکردند» حالا سئوال این است که «عده» مورد نظر نکونام چه کسانی هستند و چرا نمی‌خواستند او که به تعبیر فتح الله‌زاده «قزل آلای» نقل و انتقالات سال گذشت بود، در استقلال موفق نشود.

نکته جالب، اما این است که نکونام در شرایطی پیش از فصل قرارداد خود با استقلال را تمدید کرد که دقایقی بعد از قهرمانی این تیم در لیگ بر‌تر با صراحت اعلام جدایی کرده بود و حتی با تراکتورسازی هم به توافق رسیده بود که علی فتح الله‌زاده در ساعات پایانی فصل نقل و انتقالات قراردادش را تمدید کرد تا آن موقع عنوان کند که خبر خوبی برای طرفدارن دارد که چیزی به غیر از ماندن کاپیتان تیم ملی در استقلال نیست.

«دوست نداشتم از استقلال بروم، مثلا منتظری وقتی از استقلال رفت دیدید که از چه القابی در مورد این بازیکن استفاده کردند و حتما لیاقت این را داشت که این لقب‌ها به او داده شود ولی در مورد من خیلی راحت گفته‌اند که می‌تواند برود.»

این اظهارات چهره‌ای است که سومین کاپیتان با سابقه تیم ملی است و در اهواز گل قهرمانی را زد تا در بازگشت به فوتبال باشگاهی ایران قهرمانی را تجربه کند.

عناوین یادداشت ها 



تغییر نام ورزشگاه مشهد توسط رهبر

تغییر نام ورزشگاه مشهد توسط رهبر

تغییر نام ورزشگاه مشهد به‌نام «غلامرضا تختی» توسط آیت‌الله خامنه‌ای

سیاست > رهبری - پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری روایتی از تغییر نام ورزشگاه مشهد توسط آیت الله خامنه ای منتشر کرد.

استادیوم تختی مشهد قبل از انقلاب «سعدآباد» نام داشت. همزمان با اوج‌گیری مبارزات انقلابی، اقشار مختلف مردم مشهد به خصوص فرهنگیان این شهر در تاریخ ۱۳۵۷/۸/۱۶ اجتماعی بزرگ در این استادیوم برگزار کردند. سخنران این برنامه آیت‌الله خامنه‌ای بودند که در بخشی از سخنان‌شان نام این استادیوم محل تجمع را به نام مرحوم «غلام‌رضا تختی» تغییر دادند. بعد از این سخنان، مردم با تکبیر و صلوات، این مسأله را تأیید می‌کنند و نام این ورزشگاه از آن پس تغییر می‌کند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR این بخش از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در این تجمع بزرگ بیان شده بود، به‌مناسبت سالروز درگذشت جهان‌پهلوان غلام‌رضا تختی، برای اولین‌بار منتشر می‌کند:

«بعضى از برادران ما از دو، سه روز قبل از این‌که سخن از تشکیل این انجمن باشکوه و عظیم در این مجمع مى‌شد، اظهار مى‌کردند که این تاکنون بهترین اجتماعى است که در این محل تشکیل شده. تا حالا هر چه اجتماع در این‌جا بوده، یا لااقل بیشترین اجتماعاتى که در این‌جا تشکیل شده است، اجتماعاتى بوده است مخدِّر یا مخرّب یا وقت‌گیر یا وقت‌کش و خلاصه براى سرگرم کردن و بازداشتن مردم.
جامعه‌ى ورزشکاران و به خصوص جامعه‌ى کشتى‌گیران و همچنین همه‌ى ورزشکاران مسلماً مانند دیگرِ برادران و خواهران خود از این رنج مى‌برده‌اند که یک چنین منطقه‌اى در شهر و یک چنین فضائى و این چنین تجهیزاتى هرگز نمى‌توانسته است با آرمانهاى مذهبى و ملى آنها هماهنگ باشد. حتى تاکنون نمى‌توانستند یک قهرمان محبوبشان را - اجازه بدهید به توصیه‌ى برادران بگویم یک پهلوان محبوبشان را، اسم قهرمان را تکرار نکنیم - یک پهلوان محبوبشان را که نمودار آزادگى جمع ورزشکار این ملت بوده است، نمى‌توانستند از او یک عکس حتى در این محوطه‌ى وسیع نصب کنند، نمى‌توانستند حتى نام او را بیاورند، زیرا جرم او این بود که سالها پیش - سالها پیش شاید حدود دوازده، سیزده سال پیش - این احساسى را که امروز همگانى شده است، داشت. در این محیط احساس خفگى مى‌کرد و این احساس را بروز مى‌داد و به خاطر همین {و به خاطر همین‌} شجاعتها و شهامتها بالأخره جان خود را از دست داد.
برادران ما، هم جامعه‌ى معلمین، که میزبانان ما و میزبانان بسیار عزیز ما هستند و سپاس همه‌ى ما بر آنها و نثار آنها و همچنین جامعه‌ى ورزشکاران و به خصوص کشتى‌گیران پیشنهاد کردند، من این پیشنهاد را در معرض میل و دید برادران و خواهران مى‌گذارم، اگر خواستید تصویب مى‌کنید و اگر تصویب کردید، حق با مردم است، حق با ملت است، همان، خواهد شد. پیشنهاد مى‌کنند که این استادیوم را به نام پهلوان غلامرضاى تختى نامگذارى کنید. بهتر از این «صحیح است» و بهتر از این تصدیق، هیچ عامل و موجبى براى چنین نامگذاریهایى وجود ندارد. غالباً نامگذاریها بر اساس یکسِرى اعمال غرضها و اعمال نفوذها و یکسرى تصمیم‌هاى فردى انجام گرفته. در هیچ نامگذارى‌اى این همه آحاد جمعیت یک‌زبان و یک‌نفس تصمیم نگرفتند و حالا که شما تصمیم گرفتید، حالا که خواستید، من با اجازه‌ى شما و از طرف همه‌ى مرد و زنى که در این‌جا حضور دارند و نیز چند برابر این جمعیت که امروز راه بر آنها بسته شد و به آنها اجازه‌ى شرکت در این مجلس داده نشد و مى‌دانم همه با ما همصدا هستند، با اجازه‌ى همه‌ى شما و از طرف همه‌ى شما این محل را نامگذارى مى‌کنم به استادیوم غلامرضاى تختى.»


عناوین یادداشت ها 

صادقیان: دروغ گفته‌ام ...


سخت‌ترین روز فوتبالی‌ام را پشت سر گذاشتم
صادقیان: دروغ گفته‌ام بگویم از ۹۰ ناراحت نیستم/شاید من هم بودم همین نتیجه رقم می‌خورد

مهاجم تیم فوتبال پرسپولیس گفت: از اینکه قبل از بازی با نفت تهران رای را اعلام کردند ناراحتم.

خبرگزاری فارس: صادقیان: دروغ گفته‌ام بگویم از ۹۰ ناراحت نیستم/شاید من هم بودم همین نتیجه رقم می‌خورد

پیام صادقیان به دلیل اتفاقات بازی ملوان و چند بازی گذشته که از برنامه 90 پخش شد با محرومیت یک جلسه‌ای مواجه شد و بازی حساس مقابل نفت را از دست داد به همین دلیل با وی گفت‌وگویی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید:

فارس: بازی با نفت را از خانه چگونه دیدی؟

همانطور که از قبل همه تیم می‌دانستیم نفت تیمی جنگنده و بسیار جسور بود. آنها تیم کوچکی نبودند که ما به سادگی آنها را شکست دهیم. نشان دادند الکی در رده دوم جدول نیستند و برای رسیدن به اینجای جدول تیمی بسیار منسجم تشکیل داده‌اند. جوانان بسیار خوب و سخت‌کوشی در تیم نفت بود. بازی مقابل اینگونه تیم‌های محکم و جنگنده مسلما هیچ‌وقت پرگل از آب در نمی‌آید اما در نیمه دوم فکر کنم مردم بازی خوبی را دیدند. 

ادامه مطلب ...

اولین زنی که لیگ فوتبال ایران را گزارش کرد+عکس


  اولین زنی که لیگ فوتبال ایران را گزارش کرد+عکس

 عادل فردوسی‌پور بانوان، همین که توانسته اولین زنی باشد که گزارش یک مسابقه لیگ فوتبال را روی آنتن زنده رادیویی تجربه کند، باعث می‌شود وی را متمایز بدانیم.
 
جرات و توانایی زیادی می‌خواهد که اولین باشی و تمام تلاشت را هم برای ادامه راه به کار بگیری. زهره هاشمی گوینده جوان رادیویی است که چند سال پیش برای اولین بار مسابقه فوتبال بین دو تیم استقلال و صبا را گزارش کرده است. اتفاقی که می‌تواند راهی برای حضور بیشتر زنان در عرصه گزارش باشد. با او به گفت‌و‌گو نشستیم تا هم از تجربه‌اش بپرسیم و هم نظرش را در مورد توانایی زنان در این عرصه جویا شویم.


 


زهره هاشمی گوینده جوان رادیو
 

شما اولین زنی هستید که گزارش فوتبال را انجام داده‌اید، حس و حال‌تان در آن لحظه چطور بود؟
 
تصور این‌که بخواهید یک مسابقه لیگ فوتبال را گزارش کنید، هیجان‌انگیز است چه برسد به این‌که در واقعیت این اتفاق بیفتد. این اتفاق برای من هم خیلی هیجان‌انگیز بود. من توانسته بودم یک کار کاملا متفاوت انجام بدهم که تا پیش از این هیچ خانمی شانس انجام دادن آن را نداشته است. اما باید این را هم بگویم که در آن لحظه واقعا استرس داشتم، تمام ترسم از این بود که نتوانم آن‌طور که باید از عهده‌اش بر بیایم.

 وقتی گزارش بازی صبا و استقلال را انجام دادم در حقیقت در عمل انجام شده قرار گرفته بودم. من باید در همان لحظه و بدون هیچ آمادگی این کار را انجام می‌دادم. برای همین نفسم بند آمده بود و قلبم تند می‌زد. شاید برای من که سال‌ها در رادیو و تلویزیون تجربه دارم گفتن این موضوع خیلی خوب نباشد، اما واقعیت این است که من ترسیده بودم! همین که فکر می‌کردم من اولین کسی هستم که گزارش یک مسابقه فوتبال را انجام می‌دهد، استرس‌زا بود.
 
این تجربه برایتان در گزارش​ مسابقه فوتسال تکرار شد، جدا از این‌که خیلی رسانه‌ای نشد، اما آیا استرسی که در اولین گزارش تجربه کردید برایتان تکرار شد؟
 
نه، در مورد گزارش فوتسال قضیه کاملا متفاوت بود. این کار کاملا حرفه‌ای و البته برای جشنواره صورت گرفت. من فرصت این را داشتم که اشتباهاتم را اصلاح کنم و دیگر خبری از پخش زنده نبود.
 
همان‌طور که می‌دانید در دنیا زنان کمی هستند که این حرفه را انتخاب می‌کنند. دلایل زیادی هم برای استقبال نشدن از این حرفه وجود دارد. شما چطور فکر می‌کنید؟ به نظر شما طبیعت زن و شرایط روحی او اجازه می‌دهد این کار را انجام بدهد؟
 
فکر می‌کنم هیجان بخشی از فطرت زن است و این‌که بخواهیم به دلیل استرس یا هیجانی که در طول یک مسابقه وجود دارد، تفکیک جنسیتی داشته باشیم، عاقلانه نیست. همان‌طور که فوتبالیست زن، مربی زن و داور زن داریم طبیعتا می‌توانیم گزارشگر زن در رشته‌های مختلف ورزشی داشته باشیم. البته این نکته را باید اضافه کنم نگاه جنسیتی به فوتبال در شرایطی که نیمی از طرفداران هر تیم را بانوان تشکیل می‌دهند، اصلا درست نیست.
 
بیراه نیست بگویم تجربه‌ای که شما دارید کمیاب یا بهتر است بگوییم بی‌سابقه است. این را شانس می‌دانید یا توانایی که در طول سال‌ها اجرای زنده به دست آورده‌اید؟
 
در ایران و بخصوص رادیو این فرصت به خانم‌ها داده می‌شود که برنامه زنده در حوزه ورزش داشته باشند. برای مثال اجرای ایستگاه ورزش رادیو جوان چند سال در اختیار من و چند همکار دیگرم بود. یا رادیو تهران و بخصوص رادیو ورزش. از این منظر این یک فرصت است که به بانوان زیادی هم داده شده است. من هم این فرصت را داشتم، ولی به نظر من ​جایی این فرصت به شانس تبدیل می‌شود که صفر تا صد اجرای یک برنامه در اختیار شما قرار بگیرد. یعنی شما فقط ملزم به خواندن خبر نیستید. یا صرفا پرسش برنامه یا تلفن‌ها را اعلام نمی‌کنید. یک نفر در مقام کارشناس کنار شما نمی‌نشیند تا شما در بحث‌های تخصصی فقط ناظر یا شنونده باشید، بلکه تمام گفت‌وگوهای تخصصی برنامه به عهده شما قرار می‌گیرد.شبیه آنچه در برنامه‌های معروف آقایان صورت می‌گیرد. متاسفانه در این برنامه‌ها ما فقط در استودیو در کنار مهمان برنامه حضور داریم و حق پرسش، چالش، تحلیل و اظهارنظر محدودی را هم داریم. اما من شانس بزرگی داشتم که تجربه‌ای متفاوت و کاملا حرفه‌ای را در کارنامه کاری‌ام درج کنم؛ از آنالیز جام‌جهانی فوتبال تا بررسی لیگ کشتی آزاد و فرنگی.
 

چقدر معتقدید زنان می‌توانند از عهده این کار بر بیایند؟
 
من فکر می‌کنم اگر خانم‌ها در این حوزه جدی گرفته بشوند و فرصت کافی در اختیارشان قرار گیرد می‌توانند پا به پای آقایان این کار را انجام بدهند. ما اکنون هم خانم‌های بسیار توانمندی در عرصه برنامه‌سازی حوزه ورزش داریم. مثلا در رادیو جوان، سمیرا سلطانی که گزارش فوتسال حاصل جسارت و تلاشش بود و هنوز هم به صورت فعال کارش را ادامه می‌دهد یا شکوفه موسوی و مهتاب رستمی که من معتقدم توانایی بسیار زیادی دارند. ​


  ادامه مطلب ...