حق همیشه با تیم ملی است
اسکوچیچ: ایویچ بیهمتاست
امیر اسدی
با یک جمله قدرتنمایی میکند، در پاسخ به همه روزهای سخت: «فقط من
میتوانم به خودم اولتیماتوم بدهم.» فکر نکنید آرام است، سر به تو دارد اما
با کارش حرف میزند و با حرف کار نمیکند. وقتی تعلق خاطرش به تومیسلاو
ایویچ را نشان میدهد و سیاق مربیگری میروسلاو بلاژویچ را چندان نمیپسندد،
شاید میخواهد سلیقهاش را به رخ بکشد و سبک خود را نشان دهد، سبک
بیهیاهو و البته اثرگذار. دراگان اسکوچیچ یک چالش بزرگ را در ملوان انتخاب
کرد. سختیهای کار در تیمی که تا همین چند ماه پیش مربی غیربومی را تجربه
نکرده بود، برای او هیجانانگیز است و انگار این تجربه تازه را دوست دارد و
با آن زندگی میکند. با نام بردن از ایویچ و احساس نزدیکی با او نمیخواست
به خودش اعتبار بدهد اما وقتی از خوشنامی ایویچ در فوتبال ایران خبردار
شد، شاید این برایش حس خوبی بود، این حس که اینجا با فراموشکاران مواجه
نیست، اینجا میتواند برای فردای این فوتبال هم چیزی بسازد و برود. خودش
نباشد و نامش باشد. دراگان اسکوچیچ بیپیرایه است و اهل کار. در جستوجوی
سیاق کارش بودیم اما او از بحثهای فنی طفره رفت و انگار با این واهمه
مواجه بود که اطلاعات فنیاش را لابلای حرفهایش بیرون بریزد. احتیاطش
آنگاه که درباره کروش و تیم ملی ایران حرف میزد و البته رعایت اصول
حرفهای آنگاه که میخواست به تیمهای دیگر نگاهی فنی بیندازد، از او در
ذهنمان یک مربی محافظهکار نساخت. دراگان اسکوچیچ حرف دارد، اهل گفتوگو
درباره فوتبال است و چه خوب اگر باز هم فرصتی باشد، فرصتی برای بحثهای
دیگر با مردی که دیوانه فوتبال است.